آراسته ام با گل رویت غزلم را پر کرده ام از مهر تو جیب و بغلم را لبریز کن ای حجله نشین شب آغوش ! از تُنگ لبت کاسه ی ماه عسلم را اندوخته ام خرمنی از عشق به یک عمر تا یک شبه بر باد دهی ماحصلم را با عزم خلیلانه ی خود منتظرم تا درهم شکنی هیبت لات و هُبَلم را ای کاش به اعجاز مسیحایی ات ای عشق ! درمان بکنی کله ی تاسِ کچلم را "سعیدعندلیب"
نظرات شما عزیزان:
|